راز سربهمهر گمشدن پسر جوان در سفر به شمال
تاریخ انتشار: ۲۵ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۵۸۵۳۳۸
قفل پرونده مفقودشدن پسر جوانی که بعد از سفر به شمال هرگز پیدا نشد، همچنان بازنشده باقی مانده است و دیوان عالی کشور یک بار دیگر رأی پرونده را نقض و آن را برای رسیدگی مجدد به دادگاه ارسال کرد.
به گزارش شرق، پسر جوان به نام عباس ۱۰ سال قبل مفقود شد. پدر این پسر با مراجعه به مأموران گفت: یک ماه است که پسرم گم شده و من خبری از سرنوشت او ندارم و به یکی از دوستانش به نام سیاوش مشکوک هستم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این مرد گفت: پسر ۲۸ سالهام به نام عباس آخرین بار همراه دوست صمیمیاش به نام سیاوش که سابقهدار است، به سفر شمال رفت و دیگر بازنگشت. دیروز عصر سیاوش مقابل در خانه ما آمد و سراغ پسرم را گرفت؛ اما پسر کوچکم میگوید کاپشن عباس و ماشین او در اختیار سیاوش بود. من به او مشکوک هستم و گمان میکنم سیاوش پسرم را کشته و ماشین و موبایل او را سرقت کرده است.
با شکایت مرد سالخورده سیاوش ۳۰ساله که دو سابقه سرقت از خانه را نیز در پروندهاش داشت، ردیابی و بازداشت شد. او ادعا کرد از سرنوشت دوستش هیچ اطلاعی ندارد. این مظنون گفت: قبول دارم من و عباس به سفر شمال رفته بودیم، اما با هم به تهران برگشتیم و من هیچ خبری از او ندارم. او خودش ماشینی را که در اختیار داشت، به من داد و رفت. درحالیکه سیاوش منکر اطلاع از سرنوشت عباس بود، تلاش پلیس نیز به نتیجه نرسید و هیچ ردی از پسر گمشده به دست نیامد. تا اینکه متهم به قتل اعتراف کرد. با گذشت هشت سال از این ماجرا سیاوش در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
در ابتدای جلسه پدر عباس گفت: من تنها، ولی دم پسرم هستم و همسرم سالها پیش فوت شده است. شک ندارم سیاوش پسرم را کشته و جسد او را سربهنیست کرده است. اگر او در این سالها با ما همکاری کرده و حقیقت را گفته بود و من جنازه پسرم را پیدا میکردم و آن را به دخترانم که بیتاب برادرشان هستند میسپردم، حتما اعلام رضایت میکردم؛ اما سیاوش با دروغگوییهایش در این سالها ما را فریب داد، به همین دلیل برایش قصاص میخواهم.
او در پاسخ به پرسش قاضی درباره اینکه از کجا میداند سیاوش قاتل پسرش است، گفت: وقتی سیاوش مقابل در خانهمان آمد و سراغ عباس را از برادر کوچکش گرفت، کاپشن عباس را به تن داشت و موبایل پسرم در دستان او بود. من وقتی مقابل در خانه رفتم تا او را بگیرم، پا به فرار گذاشت. من شک ندارم او قاتل پسرم است.
وقتی نوبت به سیاوش رسید، گفت: من و عباس بچه یک محل بودیم و از سالها قبل یکدیگر را میشناختیم. من اعتیاد داشتم و به کمپ ترک اعتیاد رفته بودم تا اینکه چند ماه بعد عباس هم به آنجا آمد. من پس از ترخیص از کمپ چند بار به ملاقات او رفتم و آنجا بود که با هم صمیمیتر شدیم. یک روز او با پراید دزدی مقابل در خانهمان آمد و از من خواست تا با هم به سفر شمال برویم. من هم قبول کردم و با هم به شمال رفتیم. اما من درست به خاطر ندارم به کدام شهر رفته بودیم. شیشه کشیده بودم و حال طبیعی نداشتم که خودم را در ساحل دریا دیدم.
عباس میگفت دختری را میشناسد که یک سماور عتیقه دارد. او میخواست سماور عتیقه را از دختر جوان بدزدد. وقتی به شمال رسیدیم، عباس با دختر جوان تماس گرفت، اما او پاسخش را نداد. حتی عباس از آنجا با پدرش تماس گرفت و گفت به شمال رسیده است. متهم در پاسخ به این سؤال که چرا گوشی عباس دست او بود، گفت: شارژ موبایل او تمام شده بود، سیمکارتش را در گوشی موبایل من انداخت و گوشی خودش را به من داد. به همین دلیل موبایل او در دست من بود.
متهم ادامه داد: وقتی عباس از سرقت سماور عتیقه ناامید شد، خواست تا به تهران برگردیم. در بین راه پرایدی را دید که قفل نداشت. او پشت فرمان نشست و بهراحتی آن را روشن کرد. او با پرایدی که دزدیده بود، به سمت تهران حرکت کرد و پراید مشکی را که قبلا دزدیده بود، به من داد. ما پس از مصرف شیشه به سمت تهران حرکت کردیم، اما چون جاده مهآلود بود، من ماشین او را گم کردم و دیگر او را ندیدم.
سیاوش در پاسخ به پرسش قاضی درباره اینکه چطور قبلا در بازجوییها گفته بود در شمال با عباس درگیر شد و او را با چاقو کشت، توضیح داد: من قبلا تحت فشار به قتل اعتراف کرده بودم. در این سالها نه پلیس عباس را پیدا کرده و نه ماشینی که او دزدیده بود. من نمیدانم چه بلایی سر او آمده است. شاید عباس زنده است و پدرش قصد اخاذی از من را دارد. چون قبلا در ازای رضایت ۴۰۰ میلیون پول از من خواسته بود. اینکه او به من فشار میآورد و من را مدام به دادگاه میکشاند، برای این است که وادارم کند پولی که خواسته به او بدهم. درحالیکه من چنین پولی ندارم و از سرنوشت عباس هم خبر ندارم. بعد از گفتههای متهم دادگاه رأی بر برائت او داد، اما پدر عباس به این رأی اعتراض کرد.
او همچنان خواستار صدور حکم قصاص شد تا اینکه دیوان اعتراض او را قبول کرد و پرونده برای رسیدگی مجدد به شعبه ۱۰ فرستاده شد. قرار بود یک بار دیگر این پرونده مورد رسیدگی قرار گیرد که بهدلیل عدمحضور سیاوش رسیدگی به این پرونده به تعویق افتاد و یکبار دیگر برای متهم احضاریه صادر شد؛ درصورتیکه او بازهم در دادگاه حاضر نشود، حکم بازداشت او صادر خواهد شد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: گم شدن متهم دادگاه مقابل در خانه سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۵۸۵۳۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انتشارات بینالملل با ۶۰ عنوان کتاب جدید در نمایشگاه کتاب
به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، انتشارات بینالملل با ۶۰ عنوان کتاب جدید و متفاوت به سی و پنجمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران میآید.
از عناوین کتابهای جدید میتوان اشاره کرد به:
«از سلاخخانه تا مهدیه»
زندگی و زمانه غلام محمدی که پس از آشنایی با شیخ احمد کافی توسط ایشان شاه غلام لقب گرفت و مسیر زندگیاش تغییر کرد. در این کتاب بخشهایی از زندگی شیخ احمد کافی از زبان شاهغلام با زبانی صریح، کوچه بازاری و آمیخته با حکمت لوتیگری روایت شده است.
«بازنویسی منتهیالآمال»
بازنویسی و تحریر تازهای از منتهیالآمال تألیف شیخ عباس قمی با موضوع زندگانی چهارده معصوم علیهمالسلام که مطالب کتاب با حفظ امانتداری، طبق ویرایشی اساسی به صورت قابل فهم طبقهبندی شده است.
«خونهایش»
روایتی در قالب اول شخص مفرد که وقایع پایانی عاشورا و مصائب حضرت حسین علیه السلام از زبان حضرت زینب سلام الله علیها با نثری ادبی و با تأمل در منابع عاشورایی بازگو میشود.
«علمدار پاراچنار»
سرگذشت فکری، سیاسی سیدعارف حسین حسینی رهبر سابق شیعیان پاکستان. روایتهایی از فعالیتهای فرهنگی و دینی سیدعارف در دههی پنجاه در پاراچنار منطقهای در شبه قاره هند و تأثیرات او در این منطقه.
«ارض موعود»
داستانی پر جنبوجوش بر اساس ماجراهای واقعی از چهار رفیق صمیمی با درونمایهی یهود و توهم نژاد برتر. هر بخش از داستان با عناوین مختلف، همچون پازل در کنارهم مسیر داستان را مشخص میکند.
«سیرهنامه امیرالمونین، جلد۴»
سیری در سرگذشت و سیرهی حضرت امیر علیهالسلام در مقطعی از دوران خلافت حضرت، به همراه گزارشی از جغرافیای کوفه با دور اندیشی در جنگ صفین و رویدادها و حوادث پیرامون آن.
«خاکنشین»
داستانی تاریخی از دورهی زندگی حاج شیخ عباس قمی و حکومت رضاشاه و کشف حجاب است. زمانهای که کتاب مفاتیح الجنان حاج شیخ عباس قمی متولد شد و دست به دست و شهر به شهر چرخید.
«فرار ماردوش»
فرار ماردوش روایت زندگی نوجوانی است که در پی یافتن راه نجات است و در بحبوحه انقلاب، مسیر نجات حقیقی را پیدا میکند.
«پرونده مختارنامه»
پرونده مختارنامه روایتی خواندنی دربارۀ سریالی تماشایی است! این کتاب قرار است به این سؤال پاسخ بدهد که در شرایطی که برخی آثار هنری با دریافت بودجههای کلان به آثاری کمارزش تبدیل میشوند، چگونه یک اثر هنری ماندگار میشود و طراوت خود را حتی پس از گذشت سالها حفظ میکند.
«دنیایی که آدم ساخت»
داستانی جذاب و پرکشش درباره آفرینش آدم(ع) که آیات و روایات موجود در این حوزه را با زبانی ادبی و روایی برای مخاطب جوان و نوجوان امروز بازگو کرده است.
علاوه بر کتابهایی با موضوع تاریخ اسلام و تشیع، عناوین بسیاری با موضوع خانواده، تاریخ معاصر ایران، شعر و ادبیات داستانی در نمایشگاه کتاب عرضه خواهد شد.
لازم به ذکر است که در نمایشگاه امسال، انتشارات بینالملل در کنار عرضه کتاب، فعالیتهای فرهنگی متعددی همچون رونمایی، جلسات نقد و بررسی کتاب، جشن امضا با حضور نویسندگان نامآشنا و چهرههای فرهنگی و هنری و برنامههای ویژه باشگاه مخاطبان را تدارک دیده است.
در ضمن سی و پنجمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب با شعار «بخوانیم و بسازیم» از تاریخ ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت در مصلی تهران در شبستان امام خمینی (ره) برگزار خواهد شد.
انتهای پیام/